نگاه تو
من که مستم به نگاه تو چه باید بکنم؟
دل خود بسته به راه تو چه باید بکنم؟
ماه من بودی و افلاک خریدار تو شد
حال من بی رخ ماه تو چه باید بکنم؟
شهر ما کوچه به کوچه همه اش گمراهی است
راه گم کرده ز راه تو چه باید بکنم؟
سر پناهی به سرم نیست خودت می دانی
بعد تو غیر پناه تو چه باید بکنم؟
گیرمم لحظه ی دیدار میسر گردد
من و این شرم نگاه تو چه باید بکنم؟